Logo
Logo
جستجو
ورود یا ثبت نام
arrowRight

همه کتاب ها

و آنگاه بهار از راه می‌رسد

نویسنده: جولی فاگلیانو
و آنگاه بهار از راه می‌رسد
و آنگاه بهار از راه می‌رسد

اینجا همه‌چیز به رنگ قهوه‌ای است. پسرکی به همراه حیواناتش، دانه‌هایی را در زمین خشک می‌کارد. بعد سر به آسمان می‌برد و به ابرها نگاه می‌کند و آرزو می‌کند باران ببارد. پسرک و خرگوش و سگ و لاک‌پشت منتظر قطره‌های باران می‌نشینند. آن‌ها آن‌قدر به آسمان و زمین نگاه می‌کنند و انتظار می‌کشند تا کم‌کم نگران می‌شوند و با خودشان می‌گویند: نکند اتفاقی برای دانه‌های سبز افتاده باشد؟ نکند پرنده‌ها آن‌ها را خورده باشند؟ نکند حیوان چاق و سنگینی آن‌ها را لگد کرده باشد؟ نکند....؟ سرانجام دانه‌ها زنده و سالم سر از خاک قهوه‌ای بیرون می‌آورند؟ زمین بالأخره سبز می‌شود؟ بهار با همه‌ی سرسبزی و زیبایی و لطافتش از راه می‌رسد و انتظارها را به پایان می‌برد؟

مناسب رده سنی:

موضوع:
تعداد صفحه:

34 صفحه

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟