دوست ندارم بزرگ شوم!
نویسنده: دیوپتی
قورباغهکوچولوی دوستداشتنی و بامزهای اینجاست که اصلاً دلش نمیخواهد بزرگ شود. او فکر میکند بزرگشدن هیچ فایدهای ندارد. هر چه مادرش اصرار میکند شامش را بخورد، قورباغهکوچولو لب نمیزند، چون دوست ندارد رشد کند. قورباغهکوچولو با خودش میگوید تا وقتی مامان هست و من را بغل میکند و به اینطرف و آنطرف میبرد، چه لزومی دارد بزرگ شوم؟ تازه، اگر دستم به چیزی نرسد، از دوستان قدبلندم کمک میگیرم. تازه مگر مورچهها که کوچولو ماندهاند چه مشکلی دارند؟ اما در آخر قورباغهکوچولو میفهمد بزرگشدن آنقدرها هم که او فکر میکند بد نیست...
مناسب رده سنی:
موضوع:
تعداد صفحه:
32 صفحه